آمدم در نقدِ “نقدِ مخرب” از سخنان حضرت آقا بیاورم دیدم جماعت غیرِانقلابی که دهان را به تخریب در پوست انتقاد میگشایند، کمتر اهمیتی برای سخنان حضرت آقا قائل اند و برخی از جماعت دوستان انقلابی، از سخنان حضرت آقا، آن را دوست دارند که مطابق امیالشان باشد و باقی را جهت تبعیت، برای مردم تبیین هم میکنند!!
علی ای حال، در کشوری که برخی برای اداره کردنش بیشتر از رهبر امت نسخه برای پیچیدن دارند، امامش میفرماید:
“انتقاد معنایش چیست؟ انتقاد اگر معنایش عیبجویی است، این نه چیز خوبی است، نه خیلی هنر زیادی میخواهد، نه خیلی اطّلاعات میخواهد؛ بلکه انسان با بیاطّلاعی، بهتر هم میتواند انتقاد کند… انتقاد به معنای عیبجویی، اصلاً هیچ لطفی ندارد. شما بنشین از بنده عیبجویی کن، من هم از شما عیبجویی کنم؛ چه فایدهای دارد؟ نقد، یعنی عیارسنجی؛ یعنی یک چیز خوب را آدم ببیند که خوب است، یک چیز بد را ببیند که بد است. اگر این شد، آن وقت نقاط خوب را که دید، با نقاط بد جمعبندی میکند، آنگاه از جمعبندی باید دید چه حاصل میشود.” ۱۳۷۷/۱۲/۰۴
نقد منصفانه و متقابلاً نقدپذیری متواضعانه هر دو لازم است… نقد را با عیبجوئی و با عصبانیت و با بهانهگیری نباید اشتباه کرد؛ اما نقادی باید کرد. ۱۳۸۶/۰۲/۲۵
نگرانم اخلاق بیانصافی در جامعه رائج شود
من نگرانیام از این نیست که حرفی زده شود، از کسی انتقاد شود؛ نه. یک نفر انتقاد میکند، یک نفر هم جواب میدهد. نگرانی من از رائج شدنِ اخلاق بیانصافی در جامعه است. خدمات فراوانی انجام میگیرد، انسان همه را کنار بگذارد، به نقطهای بچسبد، این درست نیست. البته این خطاب به همه است. این را ما به شخص خاصی، به گروه خاصی، به جناح خاصی عرض نمیکنیم، این را به همه عرض میکنیم. همه مراقب باشند یکدیگر را تخریب نکنند. فضای تخریب، فضای خوبی نیست. مردم هم خوششان نمیآید. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
منبع: «روش اسلامیِ نقد» از منظر حضرت آیتالله خامنهای
نقد منصفانه!
در نقد منصفانه، منتقد اول چیزی که در دلش خطور میکند، محبتی است که بین خود و فرد مورد انتقاد قرار دارد! یعنی سر آنکه خیر خواه اویم دهان به نقد او میگشایم.
دوم آنست که اگر محبتی هم نیست، لااقل برای تخریب چهره فرد نباشد(تو بگو من سوءظن دارم و اهل برچسب، لکن تو هم وجدان داری)
سوم اگر کینهای هستیم و از فرد مورد انتقاد کینه داریم، اخلاق اسلامی که منبرش در اختیارمان و تریبونش را حق شخصی میدانیم، از این نقد بگذریم که بیش از آنکه به دردِ امت اسلامی بخورد، به درد دل پرکینه خودمان میخورد.
چهارم آنکه حرفی هم باب نقد میزنیم، طوری نباشد که فردای آن روز، فرد مورد انتقاد جای آنکه دست به اصلاح ببرد، علم جنگ بلند کند! در ادبیات نقد، منتقد میتواند طوری بنویسد و بگوید و خطاب کند که انگار قصد جنگ دارد یا که خیرخواهی و دوستی و هم کیشی خود را برساند.
پنجم اگر نقدی هم میکنیم، راهکار آن قابل اجرا باشد، نه آنکه از فرد یا مسئول توقع داشته باشیم خرابی ها و عیب و نقص ها را یک شبه هورت بکشد و طرح جدید را فردا غی کند! کمی فرصت، کمی صبر کمی آرامش!!
ششم اگر نقدی دارید آیا تا به حال حضوری و نه در تریبون هایمان و گروه های رسانه ای سازمانی که تشکیل داده ایم و عین جنگ با کفار از هر سو بر دوست شمشیر میکشیم، نقد را انتقال داده ایم؟ برای سر و صدا راه انداختن و موج سواری انتقاد میکنیم، یا برای اصلاح؟
در سه مرتبه اول آیا به خود فرد، شخصی انتقاد کرده ایم یا مستقیما عیبجویی را در تریبون ها جار زدیم؟
در حال حاضر، تخریب بی امان برخی مسئولین که در حال آوار برداری از خرابی های گذشته می باشند، اصلا صلاح هیچ کس نیست و از آنسو نقد منصفانه و قابل اجرا، قطعا میتواند جبهه انقلاب را تقویت کند.
مخلص کلام آنکه اگر انتقادی دارید و مسئول گوشش بدهکار نیست و اصلا شما را پذیرای نقد نمیباشد و به حضور، جواز نمیدهد، بیایید در تریبون ها و هرچه خواستید تخریب کنید و بدانید، “تخریب” انقلابی، تف سر بالاییست که فقط در آینده برای بازپسگیری کرسی های مسئولیت، ابزار دشمن این انقلاب است. حرف خودتان را میزنند و میگویند همین هم از هم کیشانتان بود.
برای شنیدن نقد، گوش شنوا داشته باشید
اما رهبر معظم انقلاب مسئولین را نیز توصیه به شنیدن نقد، اصلاح و پاسخگویی کردند و می فرمایند:
هیچ دستگاهی نباید خود را از انتقاد و نقد مصون و از عیب خالی بداند؛ همهی دستگاههای کشور باید مورد نقد منصفانه قرار بگیرند و همه در جهت اهداف نظام و در چهارچوب آن، رفتار خود را اصلاح کنند. دولت، مجلس، قوهی قضاییه و سایر دستگاههایی که در کشور هستند و مسؤولیتهای مهمی بر دوش آنهاست، همه مشمول این قاعدهی کلی هستند؛ نقد، اصلاح و پاسخگویی. ۱۳۸۳/۰۱/۰۲
برای شنیدن نقد، سینهی گشاده و روی باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمیکنید از اینکه از شما انتقاد کنند. البته انتقادهائی که میشود، همه یک جور نیست… به انسان یک نقدی میشود؛ عیبجوئیای از انسان میشود، انتقادی میشود، که آن طرف هم دوست آدم نیست که آدم به اعتماد دوستی او بخواهد بگوید که خوب، ما گوش میکنیم. نه، دوست هم نیست، اما دشمن هم نیست؛ دشمنیاش هم ثابت نشده. لیکن نقد است؛ انتقاد است. آن را هم حتّی باید گوش کرد. شاید در خلال این نقدها حرفی وجود داشته باشد که به درد ما بخورد و باید به هر حال با سعهی صدر برخورد بشود. ۱۳۸۸/۰۶/۱۶
احسنت زیبا بود