باور کن یادمان نرفته است در بازگشت از عملیات پیروزمندانه والفجر 4، وقتی پدرت به استقبالت آمده بود به اتفاق همرزمت شهید جاویدالاثر مصطفی سهرابی از بازگشتت اظهار ناراحتی کردی و گفتی « ما لیاقت شهادت نداشتیم و برگشتیم » اما هنوز هم باورمان نمی شود که خداوند صدایتان را در آن روز شنیده بود که چندی بعد هر دوی شما این لیاقت را پیدا کردید که به خیل شهیدان بپیوندید.
زندگی نامه
شهید معصومعلی تیرانداز در اول تیرماه 1344در خانواده ای مذهبی پا به دنیای خاکی نهاد ، در سن 7 سالگی پابه مدرسه گذاشت و در دبستان قوام مشغول به تحصیل شد بعد از اتمام دوره ابتدایی برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی وارد کوارشد و چون فرزند ارشد خانواده بود و دست راست پدر به علت کمک به خانواده بعد از اتمام دوره راهنمایی از تحصیل بازماند و به کار کشاورزی دوشادوش پدر پرداخت بی آنکه گلایه کند، معصومعلی در سن 18 سالگی به سنت پیغمبر (ص) عمل نمود و با یکی از دختران فامیل ازدواج کرد که ثمره آن 2 دختر به نامهای فاطمه و زهرا است ، بالافاصله بعد از ازدواجش در سال 1362 به عنوان بسیجی همراه با شهید جاویدالاثر مصطفی سهرابی به منطقه فاو اعزام گردید و در عملیات پر افتخار والفجر 4 شرکت نمود و به سلامت به خانه بازگشت بعد از آن به عنوان پاسدار وظیفه به خدمت مقدس سربازی رفت و به عضویت لشکر 19 فجر، گردان 9082، گروهان 3 به مدت 6 ماه در اهواز به نبرد علیه نیروهای بعثی مشغول شد و به علت اطمینان زیادی که به او داشتند
علرغم میل باطنی او را به شیراز منتقل نمودند و محافظ مخصوص امام جمعه وقت شیراز گردید، چند ماهی از انجام وظیفه این سرباز وفادار اسلام نمی گذشت که به اتفاق دوستانش در ساعت مرخصی شهری بود که به وسیله اتومبیلی که دارای 3 سرنشین بود نقش بر زمین شد، علرغم تلاش اطرافیان که او را به بیمارستان شهید فقیهی شیراز رساندند، دچار مرگ مغزی شد و چند روز پس از انتقال به بیمارستان نمازی به سوی معبود خویش پرکشید.
خصوصیات اخلاقی وعبادی
شهید تیرانداز از همان کودکی فردی متدین بود و بابچه های هم سن وسال خویش تفاوت داشت ، او بسیار خوش اخلاق بود و نه تنها با خانواده خود بلکه با همه مردم نیز با مهربانی رفتار می کرد.
تشییع جنازه
همسر شهید می گوید:
یادم هست وقتی جنازه معصومعلی را به کوار آوردند اختلافاتی بر اثر چگونگی برپایی نماز بین مردم پیش آمد، عده ای که معصومعلی را فردی مخلص و شایسته و مذهبی می دانستند، بر این عقیده بودند که باید مانند شهدا تشییع شود و در میدان اصلی شهر کوار بر جنازه اش نماز خوانده شود، ولی از آنجا که در نحوه شهادتش اختلاف نظر وجود داشت و باید مراحل قانونی طی می شد به دستور امام جمعه وقت حاج آقا نوروزی نماز را در گلزار شهدای روستای دشتک بر پا نمودند.
محقق و نویسنده : لیلا زارعی اکبرآبادی