به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بهار کوار، آوای لبیک یا حسین از جمعیت بلند بود. در روزی که منتسب به جوان سیدالشهدا- حضرت علی اکبر(ع)- است، زن و مرد آمده بودند تا به مقام جوان شهید مدافع امنیت ابراز ارادت کرده و با خانواده او همدردی نمایند.
مردم با نوحه خوان ها همراهی کرده و ” برخیز که شور محشر آمد، علی اکبر از خیمه به در آمد” می خواندند.
کم کم انتظار به سر رسید و پیکر پاک شهید مهدی الله پور با شکوه و عظمت خاصی وارد جمعیت شد. خانم ها گریه می کردند. از آن ها سوال می کردم آیا شهید از اقوام شماست؟ پاسخ، منفی بود و من با خود می اندیشیدم که عشق به شهدا چگونه این قدر عمیق وسعت قلب بانوان ما را احاطه کرده است؟
از دامن زن، مرد به معراج رود
آخر مگر نه این است که از دامان بانوان ما مردان بزرگی پرورش یافته و راه معراج را در پیش گرفته اند؟ درست مثل مادر باایمان و مهربان شهید مهدی الله پور که چنین فرزند صالحی را تربیت نمود و سپس شهادت فرزندش را در راه خدا تبریک گفت.
نیروهای نظامی و انتظامی؛ پرشور و شعور در مراسم شهید
هر لحظه بر شکوه جمعیت، افزوده می شد. نیروهای نظامی و انتظامی پر شور و شعور در تشییع همکار خود حاضر شده اند. هلی کوپتر فراجا بر فراز تشییع کنندگان گل های گلایل سفید را بر سر آن ها می افشاند. سپیدی گل ها مرا یاد لباس نقره فام پلیس راهور می اندازد و اینکه قلب شهید الله پورها هم‌چون رنگ لباسشان پاک و بی آلایش است.
در مسیر، به حرف های مردم گوش می سپارم. می گویند پدر شهید مرد زحمت کشی بوده و این دومین داغی است که قلبش را آزرده خاطر ساخته است.
پیشتر می روم و خودم را به صفی که دو نفر زیر بغل خواهر شهید را گرفته اند، می رسانم. یکی از دخترهای اقوام شهید به خواهر شهید می گوید اولین باری است که چادر می پوشم و این به خاطر آقا مهدی است.
خواهر شهید مویه کنان اشک می ریزد و می گوید: عزیز خوبم، عزیز مهربونم. یادت هست گفتی با هم بریم مشهد امام رضا؟
آیا تو به جز زیبایی چیزی می بینی؟
یکی از بانوان که معلوم است از اقوام شهید است از راه می رسد و به خواهر شهید رو کرده و می گوید: حضرت زینب(س) گفت من به جز زیبایی چیزی ندیدم. رو به جمعیت کرده و به آن ها اشاره می کند: آیا تو جز زیبایی چیزی می بینی؟
راست می گفت. جز زیبایی و عظمت چیزی نمی توانستی ببینی. همکاران و دوستان و دلدادگان شهید آمدند و در مراسم تشییع او سنگ تمام گذاشتند. مردم از زن و مرد، کودک و پیر و جوان، سرگرد شهید مهدی الله پور را تکریم کرده و خانواده او را سرسلامتی دادند.
از جمعیت با شربت خنک پذیرایی شد و امام جمعه شهر راه شهید الله پور را راه استقامت و سربلندی نامید و بر پیکر پاک او آیه های بلند ” فاستقم کما امرت” خواند.
دختران کوچک شهید آمدند و با احترام خاصی بر سر آنان دست نوازش کشیده و بوسه زدند . جمعیت، در میدان شهدای شهر، مشتاقانه بر پیکر شهید نماز عشق خواند و برای او طلب علو درجات نموده و او را تا گلزار شهدای شهرستان کوار مشایعت نمود.
اما جوان امام حسین(ع) چه؟ او که در آفرینش و خلق و خو، سیمای پیامبر را در دل ها زنده می کرد و مایه امیدواری پدر بود. چه شد که پیکرش را گسسته و حرمت او و خاندانش را شکستند؟
مردمی که باید بر همت بلندشان آفرین گفت
امروز مردم شهیدپرور و عاشورایی شهرستان کوار همان گونه که انتظار می رفت، بار دیگر نشان دادند قدردان زحمات مدافعان امنیت وطن هستند و آنان را در هر نقطه جغرافیایی چه در ایران و چه آن سوی مرزها دعا نموده و همواره سپاس گزارشان هستند.
آفرین بر غیرت و شور و شعور شما مردم شهید پرور شهرستان کوار. مرحبا به قلب های پرمهر و قدر شناس شما مردم شهر لاله ها. درود و سلام فرشته های الهی بر قدوم سبز و دل های پرصفا و محبت شما…
گزارش از: فاطمه دیباور
تصاویر اضافه میشود