23

کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم می کرد؛ وقتی محرم میومد لباس سیاه تنم می کرد

  • کد خبر : 20115
  • 27 تیر 1402 - 22:39
کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم می کرد؛ وقتی محرم میومد لباس سیاه تنم می کرد
از یک هفته قبل با عشق وصف ناپذیری در انتظار نصب کتیبه ها و برپایی علم ها بودند. تازه از شور عید غدیر و برپایی موکب های جشن‌ امامت فارغ شده و می گفتند باید محرم امسال، برای نوکری ارباب سنگ تمام بگذاریم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بهار کوار، نوجوان و جوان هستند. تمام افتخارشان این است که در دنیا و عقبی نوکر امام حسین خطاب شده و تمام همّ و غمشان این است که حضرت ارباب، خریدار آن ها شود.

با یکی از آن ها هم صحبت می شوم. تمام ادب و مرام خود را در طبق اخلاص گذاشته تا محرم امسال هم خوب، برای آقا خادمی کند. از چند روز قبل مشکی پوش محرم شده و مدام با بچه هیئتی ها برای هماهنگی امور تماس می گیرد.

می گوید امام حسین(ع)، نوکرش را تنها نمی گذارد، من نگران نیستم کار هیئت به برکت نام ارباب روبه راه می‌شود. من خاک پای عزاداران امام حسین(ع) هم نیستم.

تمام دارایی خود را خالصانه آورده تا عزاداران حضرت را به بهترین نحو تکریم کند. به اخلاص و نیت پاک و قلب عارفانه او غبطه می خورم. خوشا بر نوکران حضرت ارباب…

غرق در حال و هوای محرم بچگی ام می شوم

از ناخالصی ها می رهم و در حال و هوای محرم غرق می شوم. پیشتر می روم، نوجوانان و جوانان سر کوچه موکبی را برپا کرده اند. بساط چای و شربت را آماده نموده و مشکی پوش محرم شده اند.

موکبشان ساده اما پر از عطر و بوی محرم و عشق به حسین فاطمه(س) است. نوحه هایی که از سیستم صوتی موکب کوچکشان پخش می شود، مرا به حال و هوای محرم بچگی هایم می برد؛ کوچیک بودم که مادرم، حرز تو گردنم می کرد، وقتی محرم میومد، لباس سیاه تنم می کرد، بزرگترای من، منو به مجلس تو بردن، هوامو داشته باش آقا، منو به تو سپردن…

روزهایی که بچه بودم و همراه پدر و مادرم به هیئت می رفتم. ظهر مشق هایم را می نوشتم تا شب با خیال راحت به هیئت بروم. منتظر می ماندم تا از عزاداران پذیرایی کنند و من لیوان ها را جمع کنم.

کوار؛ آماده اقامه عزای امام حسین(ع)

شهر من هم حال و هوای محرم به خود گرفته است. هیئات مذهبی در شهرها و روستاهای کوار در تلاش برای ابراز ارادت به امام حسین(ع)، خاندان و یاران با وفای او هستند. حرم شهدای گمنام شهر از دوشب قبل به استقبال محرم رفته است. فضا سیاه پوش شده و نوجوانان و جوانان با ادب و معرفت با طبل و سنج و دمام شهر را آکنده از صدای پای محرم یار نموده اند.

برخی از حالا شور اربعین در سر دارند تا با پای عشق خود را از نجف به کربلا برسانند؛ چرا که معتقدند سالی که با نام مبارک امام حسین(ع) و زیارت او آغاز گردد، پربرکت است و می بایست رزق سال خود را از حضرت ارباب بگیرند.

حسین جان، کاش نام من هم در لیست زائران اربعین شما ثبت و ضبط گردد. باز هم شش گوشه ات را در بغل بگیرم و زیر قبه ات برای فرج مولایی دعا کنم که روز و شب عزادار مصیبت شماست و با شور و عشق بخوانم؛ اللهم عجل لولیک الفرج

لینک کوتاه : https://baharekavar.ir/?p=20115

ثبت نظرات

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : 0
قوانین ارسال نظرات
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.