به گزارش بهار کوار به نقل از خبرگزاری فارس – گروه رسانه: هنرمندان و چهرهها به دلیل تعداد زیاد دنبالکنندگانشان در فضای مجازی و اصولاً جایگاهی که درست یا غلط، به عنوان الگو در جامعه دارند، نقشی کلیدی در شکلدهی افکار عمومی دارند. اما عدم آگاهی کافی از اصول سواد رسانهای باعث میشود گاهی اخبار جعلی را بازنشر کنند یا در دام محتوای دستکاریشده توسط هوش مصنوعی بیفتند. این موضوع میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد؛ از گمراه کردن مردم تا ایجاد بحرانهای اجتماعی یا حتی تهدید امنیت ملی.

معمولاً زمانی که یک هنرمند محتوای جعلی منتشر میکند و عواقب آن آشکار میشود، تازه بحث آموزش سواد رسانهای مطرح میشود، در حالی که این آموزش باید پیشدستانه باشد، نه واکنشی. این نکته بر اهمیت برنامهریزی و اقدام پیشگیرانه برای آگاهسازی افرادی که نفوذ رسانهای بالایی دارند، تأکید میکند تا از وقوع چنین مشکلاتی جلوگیری شود.دکتر «لیلا وصالی» مدیرعامل انجمن سواد رسانهای ایران در گفتوگو با خبرنگار فارس، از آمادگی این انجمن برای برگزاری دورههای تخصصی سواد رسانهای ویژهٔ هنرمندان و چهرهها خبر داد.
پویشی که باید سالها پیش ثبت میشد!
چندی پیش عدهای از مخاطبان فارس با امضای پویشی خواستار آموزش سواد رسانهای به هنرمندان شدند. در این پویش با اشاره به جایگاه هنرمندان در جامعه و فضای مجازی آمده بود که گاهی این افراد با انتشار خبرهای غلط یا محتوای دستکاریشده با هوش مصنوعی، مطالبی منتشر میکنند که به امنیت ملی آسیب میرساند. امضاکنندگان این پویش از خانهٔ هنرمندان خواسته بودند که تدبیری برای افزایش سطح سواد رسانهای هنرمندان بیندیشد.

اما با نگاهی دقیقتر میبینیم که این موضوع تنها در خصوص هنرمندان صادق نیست. در نگاهی جامعتر، تمام افرادی که به عنوان «چهره» یا «سلبریتی» شناخته میشوند و مخاطبان و طرفدارانی دارند، میتوانند هدف این مطالبه قرار بگیرند.
قدرت پنهان سلبریتیها در هدایت افکار
وصالی برای تبیین ضرورت آموزش سواد رسانهای برای سلبریتیها، ابتدا به یکی از نظریات مهم در علم ارتباطات اشاره میکند که «جریان دو مرحلهای ارتباط» نامیده میشود. در نظریهٔ جریان دو مرحلهای ارتباط، فرد پیامهای خود را با واسطه از فردی دیگر دریافت میکند، و نه از رسانهها. بنابراین فرد هدف، تأثیر رسانهها را بهطور غیرمستقیم و با واسطه از فردی دیگر دریافت میکند. در این حالت کسی که میتواند بهعنوان واسط اثرگذار باشد، اگر خود از جایگاه خاصی برخوردار باشد، به اثرگذاری پیام ضریب بسیار زیادی میدهد و آن تأثیر را چند برابر میکند.
بهطور خاص ما از «رهبران فکری» صحبت میکنیم. رهبران فکری و افرادی که به نوعی کاریزماتیک محسوب میشوند، کسانی هستند که از اثرگذاری اجتماعی بالایی برخوردارند، افراد قابلتوجهی را تحت تأثیر خود دارند و افراد زیادی از آنها الگوپذیری دارند و با آنها همراهی میکنند.
مدیرعامل انجمن سواد رسانهای ایران با بیان این مطالب ادامه میدهد «این اثرگذاری و اثرپذیری که در این فرآیند اتفاق میافتد، به آنچه که رسانهها تولید میکنند ضریب میدهد و آن را اثرگذارتر میکند. نکتهٔ مهم اینجاست که با توجه به میزان تأثیرپذیری که مخاطب از رهبر فکری مخصوص به خود دارد، اگر این رهبر فکری دچار خطا یا اشتباهی شود، میتواند اثرگذاری این پیام را به مراتب مخربتر از زمانی کند که فرد مستقیماً آن پیام را از یک رسانه دریافت میکند.»

چرا سلبریتیها از رسانهها مؤثرترند؟
اما چرا؟ چگونه تغییر منبع یک پیام میتواند اثرات آن پیام را تشدید کند؟ وصالی در این باره میگوید «ما در مقابل رسانهها ممکن است حتی خطمشی آن رسانهها را در نظر بگیریم و متوجه سوگیری آنها نسبت به موضوع موردنظر باشیم. اما معمولاً این موضوع در مورد رهبران فکری و بهطور خاص سلبریتیها، هنرمندان، اینفلوئنسرها و افرادی که جایگاه مردمی بیشتری دارند، با خوشبینی بیشتری اتفاق میافتد و مخاطب حتی از این امکان شک و تردید هم برخوردار نیست. بنابراین اثرپذیریای که از پیام آنها دارد، بهشدت و به مراتب خیلی بیشتر و قویتر است.»
در واقع نکته اینجاست که وقتی با یک رسانه روبهرو میشویم، معمولاً به خطمشی آن توجه میکنیم و متوجه میشویم که نسبت به یک موضوع، دیدگاه خاصی دارد. اما وقتی صحبت از سلبریتیها و افرادی میشود که محبوبیت یا شهرت زیادی دارند، معمولاً با خوشبینی بیشتری به حرفهایشان توجه میکنیم و حتی احتمال نمیدهیم که ممکن است جانبدارانه صحبت کنند. به همین دلیل، تأثیری که این افراد بر مخاطبان خود میگذارند، بسیار قویتر و عمیقتر از رسانههاست.
اینجاست که اگر این افراد که دارای محبوبیت و اثرگذاری هستند دچار خطا یا اشتباهی شوند، خطا و اشتباه آنها میتواند بهمراتب مخربتر از خطای سایر افرادی باشد که در رسانهها مشغول به فعالیت هستند.
وصالی با تبیین این تأثیر، بر لزوم و اهمیت افزایش سواد رسانهای در افراد مشهور، چهرهها و کسانی که از اثرگذاری بالای اجتماعی برخوردار هستند تأکید میکند و میافزاید «البته مسلم است که وقتی یک چهره مشهور و معتبر، دچار یک خطای رسانهای میشود، از نظر آبرویی برای او هم به نوعی خدشه در اعتبارش محسوب میشود و مطمئناً خود چهرههای مشهور ورزشی، سیاسی، فرهنگی و هنری هم تمایل دارند که خطا و اشتباه کمتری را مرتکب شوند.»

سلبریتیها اثرگذارند؛ بخواهند یا نخواهند!
وقتی از اثرپذیری مخاطب از چهرههای مشهور صحبت میکنیم، گاهی برخی از این افراد مدعی میشوند که «من تمایلی ندارم دیگران از من الگوبرداری کنند یا تأثیر بپذیرند.» باید به این نکته توجه داشت که اثرگذاری و اثرپذیری میتواند عامدانه یا غیرعامدانه باشد، میتواند خودخواسته یا ناخواسته باشد.وصالی با اشاره به این نکته تصریح میکند «هنرمندان عزیز ما باید بدانند که با قرار گرفتن در چنین جایگاهی که به هر حال انتخاب خودشان بوده، یکی از ملزومات جداییناپذیر این فضای رسانهای را هم پذیرفتهاند که آن اثرگذاری بر مخاطبان است. بنابراین آنها بخواهند یا نخواهند خاصیت الگویی برای مخاطبان خود دارند و اثرپذیری زیادی روی مخاطبان خود ایجاد میکنند. از این رو لازم است که حتماً سواد رسانهای خود را افزایش دهند تا حتیالامکان کمخطاتر و کماشتباهتر باشند. این حتماً به رشد و ارتقای فعالیتهای حرفهای آنها کمک میکند و اعتبارشان را نیز افزایش میدهد.»
انجمن سواد رسانهای ایران آمادهٔ آموزش سلبریتیهادر همین راستا وصالی، مدیرعامل انجمن سواد رسانهای ایران اعلام میکند «با توجه به نیاز جدی هنرمندان به فهم موضوعات رسانهای و افزایش قدرت تشخیص آنها در برابر فناوریهای نوین رسانهای از جمله اخبار جعلی، جعل عمیق، تشخیص اعتبار منبع پیام، شناخت تکنیکهای اقناعی و موضوعاتی مانند این، انجمن سواد رسانهای ایران آمادگی دارد که با بر عهده گرفتن این مسئولیت کمک کند که هم چهرههای مشهور ما اعتبار خود را در منظر عمومی حفظ کنند و افزایش دهند و هم جامعه دچار خطا و اشتباه کمتری شود البته برخی از این مهارتها و آموزشها میتواند به زندگی حرفهای هنرمندان هم کمک شایانی کند.»
افراد مشهور، مشاور رسانهای داشته باشندپیشتر، این پیشنهاد مطرح شده بود که هر فردی که به شهرت میرسد، خواه سلبریتی، ورزشکار، هنرمند یا هر شخصیت عمومی دیگر، یک مشاور یا دستیار رسانهای در کنار خود داشته باشد. این مشاور میتواند به او آموزش دهد که شهرت نهتنها فرصتی برای تأثیرگذاری، بلکه مسئولیتی سنگین است. با آگاهیبخشی در زمینهٔ سواد رسانهای، انتشار اطلاعات صحیح و درک تأثیر سخنان و اقدامات، میتوان از پیامدهای ناخواسته و بحرانهای احتمالی جلوگیری کرد.اما لازمهٔ اجرای چنین پیشنهادی تخصیص بودجه است. به طور مثال سازمان سینمایی یا خانهٔ هنرمندان میتواند این کار را برای بازیگران و هنرمندان انجام دهد و تعدادی مشاور را به کار بگیرد.
وصالی نیز چنین پیشنهادی را مفید و قابلتأمل میداند و میگوید «چهرههای مشهوری که فعالیتهای رسانهای دارند، سعی کنند حتماً از مشاورهای رسانهای خوب بهرهمند شوند. البته میتوان گفت که این پیشنهاد بیشتر سازمان سینمایی و کسانی را که در این زمینه دارای بودجههای مشخص هستند، هدف قرار میدهد. از این جهت که ممکن است برای یک فرد هنرپیشه، هنرمند یا یک چهرهٔ مشهور امکانپذیر نباشد که هزینهای بپردازد تا یک مشاور رسانهای را بهطور دائم در کنار خود داشته باشد. اما برای سازمان سینمایی یا نهادهای مرتبط این امر امکانپذیر است که قانونی را مصوب کنند و برای آن بودجهای را در نظر بگیرند تا هر چند هنرمندی که چهرهای مشهور یا شاخص در رسانههای رسمی یا غیررسمی کشور محسوب میشود، حتماً از یک مشاور رسانهای خوب بهرهمند شوند.»
در واقع، هر مشاور رسانهای میتواند با پشتیبانی چند هنرمند یا چهرهٔ برجسته در کشور، به کمخطاتر شدن و کماشتباهتر شدن آنها کمک کند و این میتواند اثر خود را در وضعیت اجتماعی و تأثیرپذیری مخاطبان از سلبریتیها نیز نشان دهد.