49
پنجشنبه های شهدایی

زندگینامه و وصیت نامه شهید سرمست معصومی

  • کد خبر : 5797
  • 12 اسفند 1400 - 20:07
زندگینامه و وصیت نامه شهید سرمست معصومی
شهید سرمست معصومی متولد سال 1342 در روستای قلعه نو کوار می باشد که سرانجام در سال 1365 در عملیات کربلای۴ به شهادت رسید.

معلم شهید سرمست معصومی فرزند مسیح در پاییز سال۱۳۴۲ در روستای قلعه نو از توابع شهرستان کوار متولد شد. ایشان پس از گذراندن آغازین سال های زندگی وارد مدرسه ابتدایی شهید باهنر در زادگاهش شد، سپس برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی به شهر کوار آمد. پس از اتمام این دوران در هنرستان شهید غفاری کوار در رشته برق مشغول تحصیل شد و در همان سال بود که انقلاب اسلامی به اوج شکوه خود نزدیک شده بود‌.

این شهید بزرگوار به علت علاقه خاصش به امام خمینی (ره)، در مراسم های انقلابی و راهپیمایی هایی که علیه شاه خائن انجام می شد حضور فعال داشت و اطرافیان را هم به شرکت در تظاهرات ترغیب می نمود.

پس از چند روز از پیروزی انقلاب اسلامی مدارس گشایش یافت و شهید سرمست معصومی به ادامه تحصیل پرداخت و دیپلم گرفت. در این زمان صدام به پشتیبانی ابرقدرتهای منطقه جنگ علیه انقلاب نوپای اسلامی را آغاز کرده بود. در این برهه شهید معصومی بر خود فرض دید که برای دفاع از اسلام و کیان وطن راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شود.

در این راستا جهت عضویت در بسیج ثبت نام نمود و پس از گذراندن دوره آموزشی عازم جبهه گردید. ایشان پس از چندین دوره حضور در جبهه به امر ازدواج مبادرت نمود و پنج روز پس از مراسم ازدواج به خدمت مقدس سربازی رفت و در عملیات های مختلف شرکت جست.

شهید سرمست معصومی پس از پایان دوره سربازی در آموزش و پرورش در کسوت معلمی به خدمت در نظام اسلامی پرداخت و ۳ سال در روستاهای مختلف شهرستان کوار تدریس نمود.

در همین حین هرگاه فرصت را مناسب می دید به جبهه می رفت. در سال ۶۵ نیز در کلاس درس حاضر شد و پس از گذشت ۳ ماه مجددا گفت که : ” من می خواهم به جبهه بروم. چون در این موقعیت نگه داری سنگر جبهه مهم تر از هر چیز دیگری است.”

شهید سرمست معصومی برای آخرین بار راهی جبهه شد و در عملیات کربلای۴ حاضرگشت. در شب عملیات برای فرزندش -محسن- جشن تولد یک سالگی گرفت در حالی که سر از پا نمی شناخت. گویی می دانست فردا روزی دیگر برای تولد خود او و شتافتن به محضر حق و رضوان اوست.

فردا عملیات شروع شد و او فعال و پر جنب و جوش بود. مهمات تمام شد و شهید سرمست معصومی برای بردن مهمات به سنگر رفت. در راه برگشت گلوله ای به پهلویش خورد و او که با نام مبارک زهرای پیامبر عملیات را آغاز کرده بود زهراوار و سرمست از عشق خدا خاک را به سمت افلاک ترک گفت.

پیکر پاک این شهید عزیز ۴ ماه از دید زمینیان مخفی ماند و در اردیبهشت سال۶۶ بر دستان پر مهر مردم لاله پرور شهرستان کوار تشییع گشت و در گلزار شهدای این شهر آرام گرفت.

خاطرات شهید سرمست معصومی:

همسر شهید سرمست معصومی می گوید؛

هیچ گاه ندیدم که نماز اول وقت ایشان به تاخیر بیفتد‌. روزه هایش را هم علی رغم فعالیت های زیادی که داشت می گرفت. ایشان انسان های صبور را خیلی دوست داشت و همیشه ما را به صبر و حجاب اسلامی سفارش می نمود.

خواهر شهید نیز درباره روحیه ایثار و شهادت طلبی برادر خود می گوید:

بیشتر اوقات به ایشان اعتراض می کردم و می گفتم برادر جان معلمی هم مبارزه است، همین جا بمان و جبهه نرو و مواظب تازه عروست باش‌. اما ایشان می گفت نه خواهر جان جبهه حال و هوای دیگری دارد. معلمی وظیفه است، جنگ هم وظیفه است.”

وصیت نامه شهید سرمست معصومی:

با سلام به پیشگاه نورانی ولی عصر آقا امام زمان و نایب بر حق و بزرگوارشان امام خمینی کبیر. این بنده حقیر خواستم تا آخرین لحظات از زندگی پرفراز و نشیب خود چند کلمه ای از وصایای خویش بر روی کاغذ آورده تا انشاءالله یک یادآوری بر شما عزیزان باشد. امیدوارم که برادران گرامی با بهره گیری از وصایای عزیران خود در جهت اهداف آن ها کوشا باشند.

ای عزیزان حزب الله امیدوارم که به یاری خداوند در ادامه راه شهدای اسلام دین خود را نسبت به عزیزانتان ادا نمایید. این حقیر به جز این که در جامعه خویش از قافله عقب افتاده بودم و نتوانستم آن طور که شاید و باید بتوانم به انقلاب خویش ادای وظیف نمایم، از جملگی شما این تمنا را دارم که شما می توانید راه شهدای راستین انقلاب اسلامی را ادامه دهید.

در جامعه و اجتماع و مراسم و مجالس دینی حضور کامل داشته باشید.‌ حضورتان در مراکز عبادتگاه ها و مساجد را بیشتر و بیشتر بنمایید. به اهداف انقلاب اسلامی اهمیت خاصی دهید. در ایجاد هماهنگی سنگرهای مستحکم مساجد و گروه های مقاومت با هم وحدت کامل داشته باشید.

به اهداف مقدس سپاه اهمیت فوق العاده دهید. مجال به این سیه روزان منافق که درصدد منحرف کردن افکار عمومی هستند و کاری به جز ایجاد تفرقه و نفاق و دور کردن مردم از مجالس دینی کار دیگری ندارند، به آن ها اجازه ندهید و توی دهنشان بزنید. این وعده حق تعالی است که شما پیروزید.

گوش به فرمان امام امت رهبر کبیر انقلاب اسلامی باشید و در همه حال دستورات و رهنمودهای مبارکشان را مطیع و فرمانبردار باشید و نشود که مثل مردم کوفه آن ها را تنها بگذارید.

انشاءالله که در همه حال آن ها را یار و یاور باشید و لحظه به لحظه عشق آن ها را در قلب هایتان جا دهید. امیدوارم که طرفدار گروه های خاصی نباشید و نباشد که در بعضی از مسائل از نهادهای مختلف دیگر ایراد و اشکال نمایید و یا جبهه گیری نمایید.

امیدوارم که با دوری از این مسائل انسجام و همبستگی خود را هم چنان حفظ نمایید و در همه موارد با هم توافق داشته باشید.‌ انشاءالله که هر کلام از شما معلم و مبلغی واقعی برای تربیت نسل های آینده باشد. شما عزیزان باید آن چنان انقلابی در وجود خویش به وجود آورید، هم چون یاران اباعبدالله که تا آخرین لحظه و قطره از خون خود را نثار راه حسین (ع) کردند.

ای خواهران و مادران! شما وارثان این جامعه هستید. شما را به خدا قسم می دهم که هم چون زینب کبری (س) که هفتاد و دو جگرگوشه خود را داد و در مقابل چشمان خود تکه پاره دید و همگی آن ها را به خدا هدیه کرد و هم چون کوهی راسخ و استوار در مقابل این همه مصائب و داغ ایستادگی کرد و با انقلابی که در کاخ یزید به وجود آورد، پیام این شهیدان را به گوش جهانیان رساند، انشاءالله که شما هم با درس گرفتن از زینب کبری (س) در مقابل مصائب بردبار و استوار بوده و اهداف عزیزان خود را در تاریخ به ثبت رسانید.

شما خواهران و مادران انشاءالله با حجاب خویش مشت کوبنده ای به دهان مزدوران منحوس بزنید و انشاءالله از رشادت های زنان کربلای حسینی درس گرفته باشید.

تنظیم کننده: فاطمه دیباور

لینک کوتاه : https://baharekavar.ir/?p=5797

ثبت نظرات

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال نظرات
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.